Ruhumuzun Heykelini Dikerken- Farsca رستاخیزی در اندیشه و عمل
M. Fethullah Gulen
این اثر نخست دید کلی تصویر کنونی جهان اسلام را به دست میدهد. ما با خوانش این تصویر میبینیم که در سرزمینهای اسلامی نوعی زندگی پارادوکسیکل حاکم است. از یکسو آشفتگیها ضعفها جهالت سلمانان را به پرتگاه ظلمت و خسران می کشاند و بی هویتی و خودپسندی دامنگیر مسلمانان شده است. از سوی دیگر سرعت روز افزون بازگشت به خداوند مبارزات احیاگرانه نوپا و شتافتن تشنه وار انسانها به اطمینان آسایشی که اسلام آن را تعهد کرده است به چشم میخورد بحران کنونی که مؤلف آن را دوره انحطاط» عنوان میکند از چند قرن بدینسو زخم التیام ناپذیر جهان اسلام بوده است. مسلمانان که روزگاری دنیا را به گوشه ای از بهشت مبدل کرده بودند. دین را که منبع اصلی نیروی شان بود قربانی دنیا کردند و توازن مکملی را که میان هستی انسان و حیات ایجاد نموده بودند از دست دادند. با این وضع میراث هزار ساله خود را رد کردند و به جای آن در تلاش ایجاد زیرساختهای نو بی مقاومت و مخالف فطرت انسان شدند این یک واقعیت است. که به رغم پریشانیها بحرانها و توفانهای دوره انحطاط اندیشه احیای مجدد همچون پارچه های اخگر در خلوتگاهها انتظار شعله ور شدن را میکشد برای تحقق یک احیای مجدد و یا به تعبیر دیگر برای بازسازی منطق ویرانشده مسلمانان برای زدودن انحرافات و برای پایه گذاری زندگی نو و سالم جهان اسلام نیازمند یک احیای مجدد است. «احیایی که پابند حفظ اصول و اساسات دین باشد و در گستره و جهانشمولیت برخاسته از انعطاف پذیری ،نصوص در هر زمان و در هر مکانی پاسخگوی همه نیازمندیهای طبقات مختلف بشر بوده و همه هستی را در آغوش بگیرد
Book Title
Ruhumuzun Heykelini Dikerken- Farsca رستاخیزی در اندیشه و عمل
ISBN
9789936621855
این اثر نخست دید کلی تصویر کنونی جهان اسلام را به دست میدهد. ما با خوانش این تصویر میبینیم که در سرزمینهای اسلامی نوعی زندگی پارادوکسیکل حاکم است. از یکسو آشفتگیها ضعفها جهالت سلمانان را به پرتگاه ظلمت و خسران می کشاند و بی هویتی و خودپسندی دامنگیر مسلمانان شده است. از سوی دیگر سرعت روز افزون بازگشت به خداوند مبارزات احیاگرانه نوپا و شتافتن تشنه وار انسانها به اطمینان آسایشی که اسلام آن را تعهد کرده است به چشم میخورد بحران کنونی که مؤلف آن را دوره انحطاط» عنوان میکند از چند قرن بدینسو زخم التیام ناپذیر جهان اسلام بوده است. مسلمانان که روزگاری دنیا را به گوشه ای از بهشت مبدل کرده بودند. دین را که منبع اصلی نیروی شان بود قربانی دنیا کردند و توازن مکملی را که میان هستی انسان و حیات ایجاد نموده بودند از دست دادند. با این وضع میراث هزار ساله خود را رد کردند و به جای آن در تلاش ایجاد زیرساختهای نو بی مقاومت و مخالف فطرت انسان شدند این یک واقعیت است. که به رغم پریشانیها بحرانها و توفانهای دوره انحطاط اندیشه احیای مجدد همچون پارچه های اخگر در خلوتگاهها انتظار شعله ور شدن را میکشد برای تحقق یک احیای مجدد و یا به تعبیر دیگر برای بازسازی منطق ویرانشده مسلمانان برای زدودن انحرافات و برای پایه گذاری زندگی نو و سالم جهان اسلام نیازمند یک احیای مجدد است. «احیایی که پابند حفظ اصول و اساسات دین باشد و در گستره و جهانشمولیت برخاسته از انعطاف پذیری ،نصوص در هر زمان و در هر مکانی پاسخگوی همه نیازمندیهای طبقات مختلف بشر بوده و همه هستی را در آغوش بگیرد
این اثر نخست دید کلی تصویر کنونی جهان اسلام را به دست میدهد. ما با خوانش این تصویر میبینیم که در سرزمینهای اسلامی نوعی زندگی پارادوکسیکل حاکم است. از یکسو آشفتگیها ضعفها جهالت سلمانان را به پرتگاه ظلمت و خسران می کشاند و بی هویتی و خودپسندی دامنگیر مسلمانان شده است. از سوی دیگر سرعت روز افزون بازگشت به خداوند مبارزات احیاگرانه نوپا و شتافتن تشنه وار انسانها به اطمینان آسایشی که اسلام آن را تعهد کرده است به چشم میخورد بحران کنونی که مؤلف آن را دوره انحطاط» عنوان میکند از چند قرن بدینسو زخم التیام ناپذیر جهان اسلام بوده است. مسلمانان که روزگاری دنیا را به گوشه ای از بهشت مبدل کرده بودند. دین را که منبع اصلی نیروی شان بود قربانی دنیا کردند و توازن مکملی را که میان هستی انسان و حیات ایجاد نموده بودند از دست دادند. با این وضع میراث هزار ساله خود را رد کردند و به جای آن در تلاش ایجاد زیرساختهای نو بی مقاومت و مخالف فطرت انسان شدند این یک واقعیت است. که به رغم پریشانیها بحرانها و توفانهای دوره انحطاط اندیشه احیای مجدد همچون پارچه های اخگر در خلوتگاهها انتظار شعله ور شدن را میکشد برای تحقق یک احیای مجدد و یا به تعبیر دیگر برای بازسازی منطق ویرانشده مسلمانان برای زدودن انحرافات و برای پایه گذاری زندگی نو و سالم جهان اسلام نیازمند یک احیای مجدد است. «احیایی که پابند حفظ اصول و اساسات دین باشد و در گستره و جهانشمولیت برخاسته از انعطاف پذیری ،نصوص در هر زمان و در هر مکانی پاسخگوی همه نیازمندیهای طبقات مختلف بشر بوده و همه هستی را در آغوش بگیرد